جدول جو
جدول جو

معنی صوفی شدن - جستجوی لغت در جدول جو

صوفی شدن
اگر دید که صوفی شد و با صوفیان درخانقاه مجاور نشست، دلیل که دست از دنیا بدارد و به کار آخرت پردازد. اگر بیند که از میان صوفیان بیرون رفت، دلیل که میل او به کار شود. محمد بن سیرین
دیدن صوفی شدن در خواب بر چهاروجه است. اول: بازداشتن از دنیا. دوم: از خلق کناره گرفتن. سوم: پیوسته به عبادت مشغول بودن. چهارم: طمع به کسی نداشتن.
فرهنگ جامع تعبیر خواب

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صافی شدن
تصویر صافی شدن
پاک و پاکیزه شدن، بی آلایش شدن، برای مثال بسیار سفر باید تا پخته شود خامی / صوفی نشود صافی تا در نکشد جامی (سعدی۲ - ۵۸۷)، کنایه از بی غل و غش شدن
فرهنگ فارسی عمید
(خَ کَ دَ)
پاکیزه شدن. بی غل و غش شدن. نقیض کدر شدن:
تا روی به جنبش ننهد ابرشغبناک
صافی نشود رهگذر سیل ز خاشاک.
منوچهری.
از این گونه تضریبها میساختند تا دل وی بر ما صافی نمیشد. (تاریخ بیهقی). وبدین تحفظ و تیقظ اعتقاد من در موالات و مؤاخات تو صافی تر شد. (کلیله و دمنه).
که لئیمان در جفا صافی شوند
چون وفا بینند خود جافی شوند.
مولوی.
، مسخر شدن. بی منازع شدن. مستخلص شدن: آن پادشاهی همه بگرفت و آن دههاکه ویران بود همه آبادان کرد [اردشیر] و برابر مداین شهری بنا کرد و به پارس بازآمد و به اصطخر نشست و آن پادشاهی و آن ممالک او را صافی شد... (ترجمه طبری). عبداﷲ پسر خویش محمد را در هرات امیر کرد و به مرو باز شد و همه خراسان او را صافی شد و این سال شصت وپنج بود... (ترجمه طبری). و بشار را بکشتند و بست و سواد آن، صالح بن النصر را صافی شد. (تاریخ سیستان ص 192). چون وقت نماز پیشین بود درهاء حصار بگشادند و شهر امیر طاهر را صافی شد. (تاریخ سیستان ص 349). وحسن امارت بگذاشت و پادشاهی معاویه را صافی شد. (تاریخ سیستان ص 90). چون عبداﷲ زبیر بر تخت خلافت بنشست - رضی اﷲ عنه - به مکه، و حجاز و عراق او را صافی شد. (تاریخ بیهقی ص 186). خبر فتح مکران آوردند و صافی شدن این ولایت. (تاریخ بیهقی ص 240). وی [سبکتکین] بدان وقت که به بست رفت و بایتوزیان را بدان مکر و حیلت برانداخت و آن ولایت وی را صافی شد. (تاریخ بیهقی ص 458). تا همگنان را برداشت [اردشیر] و جهان او را صافی شد. (فارسنامۀ ابن بلخی ص 19). بر وی جمع شدند و تابع او گشتند و پادشاهی (او را) صافی شد. (مجمل التواریخ و القصص). همه خراسان و ماوراءالنهر بر امیر سعید صافی شد. (تاریخ بخارا ص 112). و رجوع به صافی شود
لغت نامه دهخدا
(شی وَ / وِ زَ دَ)
توفیق یافتن. (ناظم الاطباء). کامیاب گشتن. توفیق اتمام کار یا نیل به آرزو پیدا کردن. دست یافتن. کامیابی یافتن. (از یادداشت مؤلف) : عهد خراسان و جملۀ مملکت پدر را بخواستیم... با آنچه گرفته شده است... با آنچه موفق شدیم به گرفتن. (تاریخ بیهقی).
شکر خدای کن که موفق شدی به خیر.
سعدی (گلستان)
لغت نامه دهخدا
(کَ دَ)
نصیب شدن. قسمت شدن: زکوه مال بده تا سلامتی دنیا و عقبی را بیابی و تو را بهشت روزی شود. (قصص الانبیاء).
وصل تو روزی نشد و روز شد
سود نه و مایه زیان خوشتر است.
انوری.
شد حظ عمر حاصل گر زانکه با تو ما را
هرگز بعمر روزی، روزی شود وصالی.
حافظ
لغت نامه دهخدا
(بَ تَ)
از جنس چوب گشتن، همسان و همانند و همشکل چوب گشتن از رنگ و شکل و غیره، در نباتات چوبی شدن یکی از تغییرات شیمیائی غشاء گلوسیدی سلول است و بعبارت دیگر میتوان گفت که غشاء گلوسیدی درنتیجۀ عمل ادسوربسیون بدو ماده لینیین و کسیلو هولوسید که پولی هولوسید مانوز کسیلوز و گالاکتوز میباشد آغشته میشود و یا ذرات لینیین و کسیلو هولوسید روی غشاء آن جاگیر میگردد و بدینوسیله بمقاومت غشاء سلول افزوده میشود و از قابلیت ارتجاع آن کاسته میگردد. بطور کلی بافتهای داخلی گیاهان مانند چوب درختان و یا پوست سخت میوه ها و بعضی از الیاف و بافتهای چوبی دچار این تغییرات شده و غشاء آنها چوبی میشود. بافتهای دیگر نیز مانند غشاء بافت آبکش و پارانشیم استوانه مرکزی و یا قشر ثانوی در اپیدرم بعضی از بازدانه گان ممکنست بمواد چوبی آغشته گردد. امروز معلوم شده است که هرگاه غشاء یک سلول پارانشیمی چوبی گردد، غشاء سلول مجاور که با آن تماس دارد نیزچوبی میشود. در حالیکه غشاء همین سلول که در طرف دیگر قرار دارد، تغییری نکرده و سلولزی باقی میماند. سلولهائی که غشائشان کاملاً چوبی نشده است میتوانند به رشد و نمو خود ادامه دهند ولی پس از آنکه تغییرات شیمیائی آنها کامل گردد خواص حیاتی خود را از دست میدهند. (گیاه شناسی تألیف حبیب اﷲ ثابتی صص 60- 61)
لغت نامه دهخدا
تصویری از صافی شدن
تصویر صافی شدن
پاک شدن بیغش گردیدن، مسخر شدن مستخلص گشتن (شهر ناحیه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخفی شدن
تصویر مخفی شدن
نهانیدن پنهان شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکفی شدن
تصویر مکفی شدن
کفایت شدن بانجام رسیدن، از میان رفتن: (و چون شر این حادثه ان شا الله مکفی شود) (مرزبان نامه. تهران. چا. 1 ص 185)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صافی شدن
تصویر صافی شدن
((شُ دَ))
پاک شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مخفی شدن
تصویر مخفی شدن
ناپدید شده
فرهنگ واژه فارسی سره
توفیق یافتن، پیروز شدن، کامیاب شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
پنهان شدن، نهان گشتن، خود را قایم کردن، ناپیدا شدن، نامرئی شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از موفق شدن
تصویر موفق شدن
لتحقيق النّجّاح
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از موفق شدن
تصویر موفق شدن
Succeed
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از موفق شدن
تصویر موفق شدن
réussir
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از موفق شدن
تصویر موفق شدن
slagen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از موفق شدن
تصویر موفق شدن
להצליח
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از موفق شدن
تصویر موفق شدن
ter sucesso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از موفق شدن
تصویر موفق شدن
odnosić sukces
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از موفق شدن
تصویر موفق شدن
преуспевать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از موفق شدن
تصویر موفق شدن
کامیاب ہونا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از موفق شدن
تصویر موفق شدن
ประสบความสำเร็จ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از موفق شدن
تصویر موفق شدن
kufaulu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از موفق شدن
تصویر موفق شدن
成功する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از موفق شدن
تصویر موفق شدن
erfolgreich sein
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از موفق شدن
تصویر موفق شدن
成功
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از موفق شدن
تصویر موفق شدن
성공하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از موفق شدن
تصویر موفق شدن
berhasil
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از موفق شدن
تصویر موفق شدن
সফল হওয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از موفق شدن
تصویر موفق شدن
सफल होना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از موفق شدن
تصویر موفق شدن
досягати успіху
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از موفق شدن
تصویر موفق شدن
tener éxito
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از موفق شدن
تصویر موفق شدن
avere successo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی